شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه دوست گرامی برای آشنایی با گشت و گذارهای دیگر دوستان از شبکه اجتماعی تیشینه دیدن کنید. مشاهده شبکه اجتماعی گردشگری تیشینه علیرضا سالاری گزارش خطا صنایع دستیتبریزهنر ایرانیپنجه بافیصنایع دستی یزدآشنایی با هنر پنجه بافی آشنایی با هنر پنجه بافیآویختن پنجه در بین ایرانیان جهت رفع بلا و چشم زخم رسم بوده است.پنجه بافی یکی از هنرهای ظریف و نه چندان رایج است در فرهنگ دهخدا پنجه به پنج انگشت دست و پا را گویند و احتمالا به همین علت به این نام نامیده شده و نامهای دیگری هم داشته نظیر اسفندوک ،چموک که خاص زرتشتیان یزد بوده است ماده اولیه پنجه آن هم دانههای سبز اسفند بود ه که در اول بهار بخصوص اردیبهشت ماه از کوهستانهای اطراف یزد جمع آوری میشده و نباید دانههای نزدیک مساجد جمع آوری شود. این در باور مردم بوده است دانههای رسیده از بوته جدا میشده و سپس دانههای هم اندازه با نخ و سوزن توسط دختران و زنان به رشته کشیده میشده است و در اتاقی آویزان میشدند تا خشک شوند در این نوع بافت جهت زیبایی و رنگارنگی در کار از دانههای بید انجیر و عناب ، لیمو امانی و گاهی از نخهای ابریشمی رنگارنگ طبیعی که به صورت گلولههای رنگی آنها را درمی آوردند و گیمبوک در گویش عامه گفته میشده است.درست میکردند و در انتهای پنجه به ان اضافه میکردند . از دانههای رسیده بید انجیر استفاده میکردند که پوست خاکستری و خالهای قهوه ای وسفید ودانه هایی که از نظر اندازه یکی باشد دانههای کرچک را در آب میخیساندند وپوست آن را میگرفتند تا رنگ شیری ویکدست آن پیدا شود . دانههای کرچک را درتزیین ریشه این هنر استفاده میکردند.روش ساخت پنجه به این صورت بوده است که در ابتدا در پشت کار باریکه نازک و سبک بیشتر از شاخه نخل با پهنای دو سانتیمتر در اندازههای مختلف ومتناسب با اندازه پنجه انتخاب میکردند وروی آن را با پارچهها یا نخهای رنگی میپوشاندند و سپس گوشههای آنرا با آویزه هایی از اسفند یا دانههای کرچک تزیین میکردند در گذشته اکثرا تمام سطح کار را با آویزههای اسفند دانههای کرچک لیمو عمانی عناب میپوشاندند و جهت زیبایی بیشتر لیموها آنهارا در کاغذهای رنگی میپیچیدند گاهی نیز در بین دانههای اسفند از تکههای کوچکی از پارچههای مخمل قرمز یا پارچههای رنگارنگ که به شکل دایره بریده بودند اضافه میکردند تا بر تنوع و زیبایی کار اضافه شود مرحوم دینیار شهرزادی میگوید اگر سطح پنجه کاملا با پارچه پوشانده میشد و بر روی آن سعی میکردند که تزییناتی به وسیله پولک ،مونجوق یا نخهای ابریشمی رنگی انجام بگیرد و همچنین سعی میکردند کلماتی مانند الله والقاب ائمه و طرح هایی به صورت بته جقه یا گل متناسب با درخواست سفارش دهنده زینت بخش کار قرار بدهند جهت دوام و استحکام کار و پیوند چوبها از چسب سریشم استفاده میکردند و نیز از نخهای قالی بافی استفاده میشد شکل پنجه هم به صورت مربع لوزی یا دایره هایی که به طرز بسیار زیبای ابریشمی تزیین میشده است .در باور مردم یزد در گذشته این بوده که آویزان کردن پنجه در سر در خانه یا دیوار ه اتاق آسیب وچشم زخم را از اهالی خانه دور میکند وگاهی پنجههای کوچکی هم وظریف تهیه میکردند وبه عنوان زینت ودفع چشم زخم به پیشانی کودکان خود میبستند بانو سرو کیخسرو زاده که در محله مریم آباد یزد به این هنر دستی مشغول بوده است .رسم آویختن چیزی شبیه پنجه از دیر باز در بین ایرانیان و اقوام مختلف جهت رفع بلا و چشم زخم و خوش یمنی رسم بوده است . مردم هندوستان هم برای دفع چشم زخم و حتی خوش یمنی علاوه بر پنجه از دانهها ی لیمو عمانی که آنها را با سنجاق بر دیواره اتاق خود شان متصل میکردند استفاده میکردند. ارسال مطالب بیشتر
آشنایی با هنر پنجه بافیآویختن پنجه در بین ایرانیان جهت رفع بلا و چشم زخم رسم بوده است.پنجه بافی یکی از هنرهای ظریف و نه چندان رایج است در فرهنگ دهخدا پنجه به پنج انگشت دست و پا را گویند و احتمالا به همین علت به این نام نامیده شده و نامهای دیگری هم داشته نظیر اسفندوک ،چموک که خاص زرتشتیان یزد بوده است ماده اولیه پنجه آن هم دانههای سبز اسفند بود ه که در اول بهار بخصوص اردیبهشت ماه از کوهستانهای اطراف یزد جمع آوری میشده و نباید دانههای نزدیک مساجد جمع آوری شود. این در باور مردم بوده است دانههای رسیده از بوته جدا میشده و سپس دانههای هم اندازه با نخ و سوزن توسط دختران و زنان به رشته کشیده میشده است و در اتاقی آویزان میشدند تا خشک شوند در این نوع بافت جهت زیبایی و رنگارنگی در کار از دانههای بید انجیر و عناب ، لیمو امانی و گاهی از نخهای ابریشمی رنگارنگ طبیعی که به صورت گلولههای رنگی آنها را درمی آوردند و گیمبوک در گویش عامه گفته میشده است.درست میکردند و در انتهای پنجه به ان اضافه میکردند . از دانههای رسیده بید انجیر استفاده میکردند که پوست خاکستری و خالهای قهوه ای وسفید ودانه هایی که از نظر اندازه یکی باشد دانههای کرچک را در آب میخیساندند وپوست آن را میگرفتند تا رنگ شیری ویکدست آن پیدا شود . دانههای کرچک را درتزیین ریشه این هنر استفاده میکردند.روش ساخت پنجه به این صورت بوده است که در ابتدا در پشت کار باریکه نازک و سبک بیشتر از شاخه نخل با پهنای دو سانتیمتر در اندازههای مختلف ومتناسب با اندازه پنجه انتخاب میکردند وروی آن را با پارچهها یا نخهای رنگی میپوشاندند و سپس گوشههای آنرا با آویزه هایی از اسفند یا دانههای کرچک تزیین میکردند در گذشته اکثرا تمام سطح کار را با آویزههای اسفند دانههای کرچک لیمو عمانی عناب میپوشاندند و جهت زیبایی بیشتر لیموها آنهارا در کاغذهای رنگی میپیچیدند گاهی نیز در بین دانههای اسفند از تکههای کوچکی از پارچههای مخمل قرمز یا پارچههای رنگارنگ که به شکل دایره بریده بودند اضافه میکردند تا بر تنوع و زیبایی کار اضافه شود مرحوم دینیار شهرزادی میگوید اگر سطح پنجه کاملا با پارچه پوشانده میشد و بر روی آن سعی میکردند که تزییناتی به وسیله پولک ،مونجوق یا نخهای ابریشمی رنگی انجام بگیرد و همچنین سعی میکردند کلماتی مانند الله والقاب ائمه و طرح هایی به صورت بته جقه یا گل متناسب با درخواست سفارش دهنده زینت بخش کار قرار بدهند جهت دوام و استحکام کار و پیوند چوبها از چسب سریشم استفاده میکردند و نیز از نخهای قالی بافی استفاده میشد شکل پنجه هم به صورت مربع لوزی یا دایره هایی که به طرز بسیار زیبای ابریشمی تزیین میشده است .در باور مردم یزد در گذشته این بوده که آویزان کردن پنجه در سر در خانه یا دیوار ه اتاق آسیب وچشم زخم را از اهالی خانه دور میکند وگاهی پنجههای کوچکی هم وظریف تهیه میکردند وبه عنوان زینت ودفع چشم زخم به پیشانی کودکان خود میبستند بانو سرو کیخسرو زاده که در محله مریم آباد یزد به این هنر دستی مشغول بوده است .رسم آویختن چیزی شبیه پنجه از دیر باز در بین ایرانیان و اقوام مختلف جهت رفع بلا و چشم زخم و خوش یمنی رسم بوده است . مردم هندوستان هم برای دفع چشم زخم و حتی خوش یمنی علاوه بر پنجه از دانهها ی لیمو عمانی که آنها را با سنجاق بر دیواره اتاق خود شان متصل میکردند استفاده میکردند.