«جواهر ده» و قصه جواهرات آن

«جواهر ده» و قصه جواهرات آن

برای شاعر شدن راه دوری نباید رفت! تنها باید ٢٧ کیلومتر از رامسر برانی در پیچ و خم کوهستانی به ارتفاع ٢٠٠٠ متر از دامنه‌های البرز؛ حالا اگر سرت را از پنجره ماشین بیرون کنی، هوای تازه را می‌بلعی و تصویر اساطیری جنگل‌های انبوه «سخت سر» را شکار می‌کنی؛ دیگر قول می‌دهیم، هم عاشق شده‌اید، هم شاعر!
جاده‌ای را می‌پیمایی که انتهای آن را مه فرا گرفته است و شاید پشت این مه، قلعه افسانه‌ای زیبایی باشد که در پیچ جاده به انتظار مهمان نشسته است! به جواهر ده می‌رسیم؛ نگین فیروزه‌ای کوه‌های البرز، اما روستای خاموشی که تنها 6 ماه از سال از خواب برمی‌خیزد، اما چرا «جواهرده» لقب گرفته است؟ بعضی‌ها می‌گویند اولین حاکم اینجا زنی بود به این نام که بعدها نامش را بر این دهکده زیبا به یادگار گذاشت، ولی قصه‌ای دیگر می‌گوید اینجا «جورده» بوده که بعدها «جواهر ده» نامیده شده است. «جورده» یعنی ده بالا، ولی قصه‌ای دیگر می‌گوید از بس در خاک‌های اینجا گنج و جواهر از میراث باستانی مان پیدا شد که نام آن را «جواهر ده» گذاشتند. البته این قصه بیراه نیست. اینجا پیشینه‌ای بسیار کهن دارد و از زیر خاک‌های آن تا به امروز، گنج‌ها و آثار باستانی زیادی به دست آمده که تقریباً تمام آنها چپاول شده است.
جواهرده، یکی از ییلاقات بسیار زیبا و دیدنی رامسر است که نیمی از سال پوشیده از برف و در بهار و تابستان، از هوای بسیار مطبوع برخوردار است. این منطقه رؤیایی، شاهکار طبیعت و نگین فیروزه فام کوه‌های البرز به شمار می‌رود که از سه جهت در محاصره کوه قرار دارد.
مسیر دسترسی به ییلاق سنتی جواهرده، از منتهی‌الیه مسیر غربی رامسر به طرف گیلان منشعب شده است و با عبور از میان کوه‌های مشجر و در امتداد رودخانه خروشان صفارود ادامه می‌یابد و با شیب تند و افزایش ارتفاع در طول مسیر، به مقصد می‌رسد.
«جواهر ده» و قصه جواهرات آن
«جواهر ده» و قصه جواهرات آن

مطالب بیشتر
[username]

[username] [shamsidatetime]

[postbody]